Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-04@09:27:34 GMT

ماجرای زندگی با خانواده ای که فقط نیمرو می خورند!

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۸۲۳۰

من فقط برای فرار از حرف های مردم که همه وجودم را آزار می داد تن به ازدواج با پسر مجردی دادم که تفاوت های فرهنگی و اقتصادی زیادی با یکدیگر داشتیم چرا که در آن سن و سال بیشتر خواستگارانم مردان متاهل بودند و ...

به گزارش خراسان، زن 43 ساله با بیان این که از همان ابتدا برای ازدواجم تصمیم اشتباهی گرفتم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: فرزند بزرگ یک خانواده پنج نفره هستم که پدرم از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بود اما بیماری سوءظن داشت و به قول معروف «بددل» بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خوب به یاد دارم زمانی که مادرم خواهر کوچک ترم را باردار بود پدرم اجازه نداد مادرم در بیمارستان زایمان کند به همین دلیل عمه ام به منزل ما آمد و به اصطلاح مانند زمان های قدیم به دنبال قابله رفتند و خواهرم در خانه به دنیا آمد ولی مادرم دچار ضعف عضلانی شد به گونه ای که دیگر نمی توانست حتی از چند پله بالا برود.

خلاصه روزگار ما به همین ترتیب می گذشت تا این که پدرم برای امور تبلیغاتی به خارج از کشور رفت و مدتی را در تایوان به سر برد اما وقتی به ایران بازگشت مادرم دوباره باردار شده بود این ماجرا به تهمت های ناروا کشید تا جایی که هر شب در خانه ما جنگ و جدل بود و بالاخره انجام آزمایش پزشکی به این اختلافات پایان داد ولی رفتارهای پدرم تغییری نکرد.

خلاصه 18 سال بیشتر نداشتم که اولین خواستگارم را رد کردم چرا که با خود می اندیشیدم اگر وارد دانشگاه شوم جوانی سوار بر اسب آرزوها به سراغم خواهد آمد و مرا به آرزوهایم خواهد رساند اما باز هم هر خواستگاری را به بهانه ای رد می کردم تا جوان دلخواهم پیدا شود.

در این شرایط مادرم مدام گریه می کرد و اصرار داشت به یکی از خواستگارانم پاسخ مثبت بدهم چرا که معتقد بود با این اخلاق تند و بدبینی های پدرم، کسی جرئت نمی کند با من ازدواج کند ولی من باز هم به حرف های مادرم گوش نمی دادم تا این که خواهر و برادر کوچک ترم نیز ازدواج کردند و من در خانه ماندم.

حالا دیگر نه تنها خواستگارانم کمتر شده بودند بلکه زمزمه هایی از اطرافیانم می شنیدم که به شدت آزارم می داد و هرکس بنا به نیت خودش تهمت های ناروایی را به من نسبت می داد یا انواع بیماری ها را برایم می تراشید در حالی که تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی ارشد به پایان رسانده بودم و شغل مناسبی داشتم اما آرام آرام مردانی متاهل به خواستگاری ام می آمدند که قبلا ازدواج کرده بودند من هم با آن که بیشتر از 35 سال از عمرم گذشته بود به همه آن ها پاسخ منفی می دادم تا این که بالاخره در 38 سالگی «شاهرخ» به خواستگاری ام آمد. او چند سال کوچک تر از من بود و دیپلم داشت.

پدر و مادر شاهرخ فوت کرده بودند و او با خواهر و برادرانش زندگی می کرد اما مدعی بود هیچ ثروتی ندارد و حتی نمی تواند انگشتر نامزدی را تهیه کند.

اگر چه از هر نظر با هم تفاوت زیادی داشتیم اما من به دلیل رهایی از حرف مردم به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و با همه وجودم مشکلات زندگی مشترک با او را پذیرفتم چرا که شاهرخ جوانی مجرد بود و دیگر لازم نمی دیدم به تهمت های ناروا پاسخ بدهم با وجود این مدتی بعد از آغاز زندگی مشترک تازه فهمیدم خواهر و برادران شاهرخ همه ارثیه و اموال او را بالا کشیده اند و بقیه سرمایه اش نیز دست تنها خواهرش است چرا که شاهرخ حرف شنوی زیادی از خواهرش داشت و فقط به میل او رفتار می کرد.

بالاخره من به خواست شاهرخ زندگی در کنار خواهر و برادران او را در حالی آغاز کردم که هیچ کس اهمیتی به من نمی داد و رفتارشان با من به گونه ای دیگر بود. آن ها در طول چند روز هیچ گاه با من سخن نمی گفتند به طوری که روزها را می خوابیدند و شب ها تا سپیده صبح بیدار بودند. هیچ کس در خانه آن ها غذا نمی پخت و بیشتر اوقات نیمرو می خوردند و با کسی هم رفت و آمد و معاشرت نداشتند.

خلاصه من در آن خانه حبس شده بودم و به شدت زجر می کشیدم حتی یک بار بعد از گذشت سه سال وقتی خواستم به خانه مادرم بروم با تعجب مرا دوره کردند و مدعی شدند که چه خبر است هنوز دیروز به خانه مادرت رفته ای؟! کار به جایی رسید که دیگر در نوع پوشش، گفتار، رفتار و حتی نوع صرف غذا هم با یکدیگر اختلاف داشتیم این در حالی بود که من صاحب فرزندی نشده بودم به گونه ای که همین موضوع دستاویزی برای سرزنش و تحقیر من شده بود.

چند ماه قبل وقتی به دلیل رفتارهای ناشایست همسرم به او اعتراض کردم که دست از تماشای فیلم های مبتذل و مستهجن بردارد مرا زیر مشت و لگد گرفت تا حدی که سرم شکست و راهی بیمارستان شدم. حالا همسرم مدعی است به دلیل تحصیلات و موقعیت اجتماعی خانواده ام همواره به من حسادت می کرده و به همین دلیل نیز با من ازدواج کرده است و ...

به دستور سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) اقدامات مشاوره ای و بررسی های روان شناختی در این پرونده به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: مهسا امینی علی کریمی ربیع الاول حسین ماهینی باقر نمازی سیامک نمازی ماجرا زندگی نیمرو مهسا امینی علی کریمی ربیع الاول حسین ماهینی باقر نمازی سیامک نمازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۸۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو

مهربانو های منتظر و مهربان های مضطرب! مهربانو ها چشم به راه روز مبارک وصال؛ و به فاصله یک شهر شلوغ، مهربان ها مردد بین شسکتن از سختی جدایی یا شکستن زیر بار سنگین زندگی مشترک! دانشجو رنج هجران می‌کشد و دانشگاه ایستاده است و تماشا می‌کند!

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- فاطمه افتخاری‌پور*: فاصلۀ خانه دانشجویی تا خانه دانشجویی متأهلان را فاصلۀ بین تصویب تا اجرای قانون باید پر کند.
دانشگاه‌ها مؤظف‌اند متناسب با برآورد نیاز دانشجویان متأهل برای تأمین خوابگاه متأهلی اقدام کنند. اما در حال حاضر جز تعداد انگشت شماری از دانشگاه ها، سایر دانشگاه‌ها به وظیفه خود عمل نکردند... (۱)
همچنین تا به امروز، دانشگاه علامه طباطبایی (ره) هم جز وعدۀ تأمین صد واحد خانه دانشجویی متأهلی حرفی برای گفتن ندارد. هرچند حتی اگر آن ۱۰۰ واحد برای مهر سال ۱۴۰۳ تأمین شود اصلا پاسخگوی ۱۵۰۰ دانشجوی متأهل دانشگاه نخواهد بود. البته این را هم باید در نظر گرفت که تأمین خانه دانشجویی متأهلی نه صرفا برای متأهلین، بلکه برای دانشجویانی که با آگاهی از تأمین مسکن توسط دانشگاه برای ازدواج اقدام می‌کنند هم باید در نظر گرفته شود.

پای درد و دل دانشجویان متأهل که نشستیم، تازه فهمیدیم چقدر تحت فشار هستند. در همین راستا مصاحبه‌ای انجام شده که در ادامه می‌خوانید:
حانیه امین آقائی هستم، دانشجوی رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی که در سال ۱۴۰۲ وارد دانشگاه شدم. کمتر از دو ماه است که ازدواج کردم. همسرم هم فارغ‌التحصیل ارشد هستند.
فاطمه سادات رفیعی هستم، رشته علوم تربیتی، سال ۱۴۰۲ بود که موفق به ورود به دانشگاه شدم. سه‌سال است که ازدواج کردم.
سیدمحمدامین حسینی هستم، حدود دو سال از ازدواجم می‌گذرد و خودم در مقطع دکتری حقوق خصوصی مشغولم و همسرم دانشجوی پزشکی هستند.
مهران خالقی متولد سال ۱۳۸۱ هستم، در شهر زنجان متولد شدم. بنده و همسرم در مقطع کارشناسی ازدواج کردیم. در حال حاضر دانشجوی ترم هشت حقوق هستم.


شروع شرح جدایی...
در حال حاضر کجا سکونت دارید؟ در صورت امکان ترجیح شما استفاده از خوابگاه متأهلی است یا خیر؟
خانم رفیعی در پاسخ به این سؤال گفتند: هر دو خوابگاهی هستیم. بله حتما خوابگاه متأهلی را انتخاب می‌کنیم. با توجه به اینکه اهل شهرستان هستیم و شرایط اجاره کردن خانه سخت است.
آقای خالقی گفتند: بنده در خوابگاه ساکن هستم و همسرم و فرزندم در زنجان زندگی می‌کنند. مجبورم هر هفته یا هردوهفته یکبار در رفت و آمد باشم. قطعاً ترجیح می‌دهم از خوابگاه متأهلی در چنین شرایطی استفاده کنم.

ازدواج همراه با تحصیل، سخت! اما شدنی
به نظر شما تحصیل در کنار ازدواج چقدر می‌تواند محقق شود؟
خانم امین آقائی در پاسخ به این سؤال گفتند: به‌نظرم تحصیل در کنار ازدواج می‌تواند محقق شود، اما ممکن است در شرایطی مثل دوران بارداری دشوار یا کند شود.
آقای خالقی در ادامه گفتند: پاسخ به این سوال با توجه به شرایط، روحیات، آشنایی با مهارت‌های زندگی، توانایی مدیریت هم‌زمان کار و تحصیل و زندگی برای هر فرد می‌تواند متفاوت باشد.
آقای حسینی نیز به این سؤال پاسخ دادند و گفتند: ازدواج عامل کمک کننده به تحصیل است چرا که آرامش ذهنی و روحی ارزشمندی به واسطه ازدواج به وجود می‌آید که امکان طی کردن مراحل مختلف تحصیلی را فراهم می‌کند. در نتیجه ازدواج و تحصیل نه تنها باهم تعارضی ندارند، بلکه ازدواج به تحصیل کمک می‌کند.

زندگی مشترک از نگاه جوان امروز، شروع یک زندگی ساده هم سخت شده
به نظر شما اولویت‌های جوانان امروزی برای ازدواج چه تفاوتی با گذشته دارد؟
خانم امین آقائی در پاسخ به این پرسش گفتند: دغدغۀ اقتصاد و داشتن خانه مناسب بیش از پیش در ذهن جوانان است و مشکلات اقتصادی و میل به داشتن زندگی مالی خوب، باعث شده برخی معیار‌های مالی داشته باشند که در جامعه کنونی خیلی‌ها از داشتنش محروم هستند.
خانم رفیعی گفتند: در شرایط فعلی دغدغه‌های مالی اولویت‌ها را خیلی تغییر داده و با توجه به فضای مجازی اولویت‌ها از اخلاق و ظرفیت‌های فکری، به ویژگی‌های جسمانی و مالی تغییر رویه داده‌اند.


آقای حسینی در ادامه به این شکل پاسخ داده‌اند: امروزه خیلی‌ها می‌گویند جوانان امروزی توقعات زیادی دارند، اما در واقع اینطور نیست و جوانان امروزی زیادی پیدا می‌شوند که حاضر به شروع یک زندگی ساده هستند. متأسفانه به خاطر مشکلات اقتصادی و تورم همین زندگی ساده نیز هزینه‌های زیادی دارد و جوانان از فراهم کردن مقدمات اولیه زندگی ساده نیز ناتوان شدند که گران‌ترین بخش شروع زندگی، مسکن است.

مسکن؛ پاشنۀ آشیل تشکیل خانواده و رشد جمعیت!
نداشتن مسکن تا چه اندازه باعث به تأخیر انداختن ازدواج جوانان و دانشجویان شده؟ خوابگاه متأهلی به چه میزان توانایی رفع این مشکل را دارد؟
خانم امین آقائی به این سوال چنین پاسخ دادند: قطعاً مسکن یکی از دغدغه‌های مهم هر جوانی است که قصد ازدواج دارد و موجب به تأخیر انداختن ازدواج و تشکیل خانواده می‌شود. خوابگاه متأهلی گزینه بسیار مناسبی برای زمان دانشجویی است و تا پیدا کردن خانه مناسب، موجب استقلال دو طرف می‌شود.
آقای حسینی گفتند: به‌نظرم از میان دلایل اقتصادی، نداشتن مسکن مناسب مهم‌ترین دلیل تأخیر ازدواج جوانان است. طبیعتاً خوابگاه متأهلی، می‌تواند در حل این مشکل به زوج‌های دانشجو کمک شایانی بکند.

مسکن، مسکن، و بازهم مسکن... باید به داد جوان‌ها رسید!
به نظر شما وجود خوابگاه متأهلی، چه محاسنی دارد که باعث ترغیب مجرد‌ها به ازدواج شود؟
خانم رفیعی گفتند: در واقع برای دانشجو یک خیال آسوده به وجود می‌آورد که حداقل تا چند سال با خیال راحت‌تری به تحصیل بپردازد.
آقای خالقی، در پاسخ به این سوال چنین مطرح کردند: قطعاً باعث ترغیب جوان‌ها به ازدواج خواهد شد. زیرا؛ بزرگترین مانع پیش روی جوانان همین مسکن است و حتی اگر برای مدت کوتاهی این مانع از سر راه جوانان برداشته شود جوان‌ان در این مدتی که در خوابگاه متأهلی هستند سعی می‌کنند پس انداز‌های خود را بیشتر کنند تا بعد از فارغ‌التحصیل شدن بتوانند منزل خودشان را تهیه کنند.

دانشگاه خانواده محور، ضامن فردای ایران زمین
آیا قصد دارید فرزند هم داشته باشید؟ با توجه به روند کاهش جمعیت، به نظر شما فرزندآوری چقدر اهمیت دارد؟
خانم رفیعی: بله. برای جامعه از هر لحاظ از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی باید دید با شرایط فعلی زندگی چقدر امکان فرزندآوری وجود دارد.
آقای خالقی گفتند: ما الحمدلله صاحب یک دختر ۸ماهه هستیم. ایرانِ امروز ما به شدت در سرازیری کاهش جمعیت قرار گرفته و این برای یک کشور خطرناک است. اگر انسان حداقل چند کتاب تربیتی مطالعه کرده باشد متوجه می‌شود که امکان تربیت صحیح و سالم فرزندی که برادر و خواهری نداشته باشد وجود ندارد. پدر و مادر اگر تربیت صحیح فرزندخودشان برایشان دغدغه است، نباید به یک یا دو فرزند بسنده کنند چه برسد به اینکه آینده کشور نیز برایشان مهم باشد. حالا همین بچه‌ای که به تنهایی بزرگ شده یا دست کم فقط یک برادر یا خواهر داشته، تقریبا بعد از هجده سالگی به یکباره می‌خواهد وارد فضای جامعه شود. خب این فرزند اصلا درکی از زندگی جمعی، کار گروهی، گذشت کردن، تقسیم کار و... ندارد و این برای کشور مشکل‌زا است.


این مصاحبه در پایان با تشکر از مصاحبه‌کننده‌ها به پایان رسید. اما برای دانشجوی جوان و مجرد مسئلۀ مسکن، زوج‌های متأهل را به سختی انداخته و جوانان آمادۀ ازدواج را از تشکیل خانواده می‌ترساند! (۲) به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، بالا بودن هزینه‌های زندگی، هزینه بالای مسکن، بیکاری و پیدا نکردن گزینه مناسب برای ازدواج در صدر علل عدم ازدواج بهنگام جوانان هستند که مطمئناً می‌توان در دانشگاه برای هر کدام از این علت‌ها چاره‌جویی کرد.

امیدواریم تلاش ما برای پیگیری مسئلۀ تأمین خانه دانشجویی متأهلی برای دانشجویان دانشگاه مؤثر واقع شود و قدم برداشتن برای این اتفاق مبارک، عمل خیر مقبولی در پیشگاه خداوند متعال باشد.
والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما
اولئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فی‌ها تحیة وسلاما
خالدین فی‌ها حسنت مستقرا ومقاما (۳)

 

۱- قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مصوب ۱۴۰۰/۷/۲۴

۲-عوامل تأثیر گذار بر افزایش سن ازدواج جوانان، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، تاریخ انتشار ۱۴۰۱/۳/۱۰

۳-آیات ۷۴ الی ۷۶ سوره مبارکه فرقان

 

فاطمه افتخاری‌پور، عضو فعال دانشکده روانشناسی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبائی(ره)

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

دیگر خبرها

  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • ماجرای تلخ حبس طاقت‌فرسا زن زباله‌گـرد در میان دیوارهای ساختمان متروک | تصاویر
  • ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟/ ببینید وقتی قانون تصویب شود چقدر باید مالیات بدهید؟ (فیلم)
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • اسرائیل خواهر اسماعیل هنیه را آزاد کرد و در حصر خانگی قرار داد+ عکس
  • معمای اتوبان
  • پرونده نیکا شاکرمی؛ ماجرای مرگ نیکا چه بود؟